مسافرت مشهد
امسال عید قسمت شد تا همگی پابوس امام رضا (ع) بریم... سانیا تو این سفر دختر خوبی بود فقط تو بغل مامان میموند و مامان خسته میشد طفلی مامان کمر درد گرفته بود .ولی سانیا خانم از تصمیم خودش بر نمی گشت و فقط بغل مامان جونشو میخواست .. ...
نویسنده :
مامانی
11:52
تولد یکسالگی
اولین سالگرد تولد سانیا جون رو جشن گرفتیم.... البته دو بار براتون تولد گرفتیم یه بار خونه مامانی یه بار هم خونه مامان جون .. عزیزم امیدوارم 120 ساله بشی . ...
نویسنده :
مامانی
17:34
اولین عید نوروز با سانیا
امسال اولین سالیه که سانیای عزیزم در کنار ماست، امسال از هر سالی بهتر خواهد بود چرا که یه فرشته کوچولو زندگیمونو گرمتر کرده... دختر نازم سال نو مبارک عکسهای سانیا در ادامه مطلب ...
نویسنده :
مامانی
17:24
واکسن شش ماهگی
عزیزم روز دوم آبان 1391 زمان واکسن شما بود رفتیم درمانگاه اما واکسن شما را نداشتن و چهارم آبان اول رفتیم امامزاده هادی زیارت کردیم و بعد واکسنت را زدیم دخترکم خیلی گریه کردی اما زود آرم شدی دو روزی هم تب داشتی الهی مامانی قربونت بره ،مامانی عاشقته، ان شاالله همیشه سالم باشی نفسم ...
نویسنده :
مامانی
15:52
نشستن دخترکم
امروز 25/7/91 سانیا جونم یک هفته است که کاملاً میشینه الهی قربون قیافه خوشگلت بشم. ...
نویسنده :
مامانی
19:10
سانیا و عمو پورنگ
دخمل قشنگم شما برنامه هزار و شصت و شونزده که عمو پورنگ وگلدون خان و سلطان و جوجه اون را اجرا میکنند را خیلی دوست داری و وقتی این برنامه شروع میشه شما دست و پا میزنی ذوق میکنی و با دقت نگاه میکنی اینم عکس شما و عمو پورنگ و سلطان ...
نویسنده :
مامانی
20:11