عروس خانم
سانیا عشق مامانی 7/7/91 عروسی امیر پسر عموی من بود. آنشب شما هم عروس شده بودی ولی یک عروس ترسو چون همه اش گریه کردی آخه از صدای بلند توی تالار می ترسیدی منم شما را بردم اتاق عقد و کل عروسی را آنجا گذراندیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی